Ascitic Fluid
آزمایش Ascitic Fluid
بررسی عامل پریتونیت که می تواند التهابی و عفونی باشد. پریتوان (صفاق) در حالت طبیعی استریل و فاقد میکروارگانیسم می باشد. مهمترین عامل ایجاد کننده پریتونیت باکتریایی عبارتند از : اشریشیاکلی، کلستریدیوم، استافیلوکوک اپیدرمیدیس، استافیلوکوک اورئوس، استرپتوکوک پنومونیه، استرپتوکوک های بی هوازی و آلفا همولیتیک، کلبسیلا پنومونیه، باکتروئیدس و سایر باسیل های گرم منفی باشد. همچنین توبرکلوز نیز از عوامل غیر رایج پریتونیت می باشد.
پاراسنتز (آنالیز مایع صفاق) برای بیماران مبتلا به آسیت بدون علت مشخص، جهت تعیین علت آن انجام می شود. این آزمایش بخش مهمی از ارزیابی بیماران مبتلا به تروماهای متعدد جهت رد نمودن وجود ترومای شکمی می باشد. همچنین پاراسنتز به منظور تخفیف فشار داخل شکمی ناشی از آسیت های حاوی حجم فراوان مایع نیز استفاده می شود.
-
بررسی ظاهری نمونه آسیت (ماکروسکوپی)
-
شمارش سلولی و افتراقی (میکروسکوپی)
-
اندازه گیری بیوشیمیایی از نظر پروتئین، گلوکز، آمیلاز، آمونیاک، فسفاتاز قلیایی، لاکتات دهیدروژناز، تری گلیسرید، تومور مارکر CEA و pH
-
بررسی سیتولوژی و میکروبیولوژی (رنگ آمیزی و کشت)
تفسیر: مایع صفاق را برای اهداف تشخیصی و درمانی آسپیره می کنند. پاراسنتز تشخیصی به منظور به دست آوردن مایع و تجزیه آن جهت تعیین علت افیوژن صفاقی انجام می گیرد. مایع صفاقی به ترانسودا و اگزودا طبقه بندی می شودف که در تعیین علت افیوژن و افتراق علل آن بسیار مفید و حائز اهمیت است. ترانسوداها غالباً در اثر نارسایی احتقانی قلب، سیروز، سندروم نفروتیک، میکسدم، دیالیز صفاقی، هیپو پروتئینمی و گلومرولونفریت حاد به وجود می آیند.
اگزودا ها غالباً در عفونت ها یا وضعیت های نئوپلاستیک پدید می آیند. با این وجود بیماری های کلاژن عروقی، انفارکتوس ریوی، بیماری های گوارشی، تروما و ازدیاد حساسیت دارویی نیز ممکن است موجب افیوژن اگزودایی گردند. کاربرد درمانی این روش به منظور تخلیه مقادیر زیاد مایع آسیت از حفره شکمی می باشد. بدین ترتیب در این بیماران علایم ناشی از تجمع مایع درون حفره شکمی ( مانند تنگی نفس، اتساع و سیری زودرس) معمولاً به طور موقت تخفیف می یابد.
مایع صفاقی معمولاً از نظر نمای ظاهری، RBC، WBC، پروتئین، گلوکز، آمیلاز، آمونیاک، فسفاتاز قلیایی، لاکتات دهیدروژناز (LDH)، سیتولوژی، باکتری، قارچ و سایر آزمون ها از قبیل سطح CEA بررسی می شود. چنانچه احتمال دهیم مایع تجمع یافته ممکن است ادرار حاصل از سوراخ شدگی مثانه باشد، اوره و کراتینین نیز ممکن است اندازه گیری شوند.
شمارش سلولی: شمارش سلولی گلبول های قرمز و سفید به عمل می آید. به طور طبیعی هیچ گونه گلبول قرمزی نباید در مایع صفاق وجود داشته باشد. وجود RBC ممکن است نشانه نئوپلاسم، سل یا خونریزی داخل شکمی باشد. افزایش شمارش WBC ممکن است در پریتونیت، سیروز و سل مشاهده گردد. در افراد مبتلا به پریتونیت باکتریایی در 90 درصد موارد بیش از 500 عدد WBC در هر میکرولیتر مایع آسیت وجود دارد.
شمارش افتراقی: شمارش افتاقی پس ار تهیه اسمیر از رسوب مایع آسیت و رنگ آمیزی رایت یا گیمسا انجام می گیرد.
سنجش پروتئین: چنانچه سطح پروتئین کل بیش از 3 gr/dl باشد نشانه اگزودا است، در حالی که مقدار پروتئین ترانسودا معمولاً کمتر از 3 gr/dl می باشد. امروزه معتقدند که شیب آلبومین میان سرم و مایع آسیت در مقایسه با مقدار پروتئین کل بهتر می تواند ماهیت ترانسودایی یا اگزودایی مایع آسیت را مشخص سازد. مقدار این شیب با تفریق مقدار آلبومین آسیت از مقدار آلبومین سرم به دست می آید. مقدار 1.1 gr/dl، یا بیشتر نمایانگر ترانسودا است که معمولاً در اثر هیپرتانسیون پورت ناشی از سیروز پدید می آید. مقادیر کمتر از 1.1 gr/dl معمولاً نمایانگر اگزودا می باشد. اما نمی تواند علت احتمالی اگزودا را افتراق داد. به عبارت دیگر نمی توان بدخیمی را از عفونت یا التهاب متمایز نمود. دامنه های مقادیر پروتئینی برای افتراق اگزودا از ترانسودا همپوشانی زیادی با یکدیگر دارند. از این رو نسبت پروتئین مایع آسیت به سرم معیار دقیق تری به شمار می رود. چنانچه این نسبت بیشتر از 0.5 باشد، مایع را اگزودا در نظر می گیرند.
گلوکز: معمولاً سطح گلوکز مایع صفاقی در حدود سطح گلوکز سرم است. کاهش سطح آن ممکن است نشانه سل یا پریتونیت باکتریایی، یا کارسینوماتوز صفاق باشد.
آمیلاز: افزایش سطح آمیلاز ممکن است در بیماران مبتلا به ترومای پانکراس، کیست کاذب پانکراس، پانکراتیت حاد و نکروز، سوراخ شدگی، یا اختناق روده مشاهده گردد. در این بیماری ها معمولاً سطح آمیلاز کمتر از 1.5 برابر سطح سرم افزایش می یابد.
آمونیاک: افزایش سطح آمونیاک در پارگی یا احتقان روده و همچنین در پارگی آپاندیس یا زخم پدید می آید.
فسفاتاز قلیایی (ALP):سطح فسفاتاز قلیایی تا حد چشمگیری در انفارکتوس یا اختناق روده افزایش می یابد.
لاکتات دهیدروژناز (LDH): چنانچه نسبت LDH مایع صفاق به سرم بیش از 0.6 باشد، حاکی از وجود یک اگزودا می باشد. اگر نسبت پروتئین مایع صفاقی به سرم بیشتر از 0.5 و نسبت LDH مایع صفاقی به سرم بیشتر از 0.6 باشد، وجود اگزودا با دقت بیشتری قابل تشخیص می گردد.
سیتولوژی: سیتولوژی برای تشخیص تومورها انجام می شود. تومورهایی که بیشتر مشاهده می شوند عبارت از کولون و معده می باشند. تفسیر تغییرات سیتولوژی نیاز به یک پاتولوژیست بسیار مجرب در این زمینه دارد. افتراق میان بدخیمی از سلول های مزوتلیالی که دچار التهاب شدیدی گشته اند، بسیار دشوار است. به طور کلی سلول های بدخیم بیشتر به صورت مجتمع بوده و دارای نسبت بالای هسته به سیتوپلاسم، هستک های برجسته و متعدد و کروماتینی با پراکندگی نامنظم می باشند. آزمایش سلول شناسی مایع را با سانتریفوژ نمودن حجم زیادی از مایع و بررسی رسوب حاصل می توان بهتر انجام داد. بدین ترتیب می توان تعداد زیادی سلول را مشاهده و با یکدیگر مقایسه نمود.
باکتری: معمولاً مایع را کشت داده و حساسیت آنتی بیوتیکی آن را مشخص می نمایند. رنگ آمیزی گرم نیز اغلب انجام می شود.
رنگ آمیزی گرم و کشت باکتریولوژیک: وجود باکتری ممکن است نشان دهنده پارگی روده، پریتونیت اولیه یا عفونت هایی نظیر آپاندیسیت، پانکراتیت یا سل باشد. با انجام کشت و رنگ آمیزی، ارگانیسم های عامل عفونت شناسایی می گردند و همچنین اطلاعاتی راجع به حساسیت آنتی بیوتیکی به دست می آید. این آزمایش ها به طور معمول برای تشخیص پریتونیت باکتریایی انجام می شوند. این آزمون ها در صورت امکان باید پیش از آغاز درمان آنتی بیوتیکی انجام پذیرند.
قارچ: قارچ های به دست آمده ممکن است نشانگر هیستوپلاسموز، کاندیدیاز یا کوکسیدیوئیدومایکوز باشند.
آنتی ژن کارسینو امبریونیک (CEA): افزایش سطح CEA در مایع صفاق در ارتباط با بدخیمی های شکمی است که معمولاً از دستگاه گوارش منشأ می گیرند.
✅ با ما در مسیر سلامتی گام بردارید ✅